شاعر : مرتضی محمودپور نوع شعر : مدح و ولادت وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلن قالب شعر : مربع ترکیب
ای مـحـبـان روزمـیـلادآمـدهبـاز از ســبـط نـبـی یـاد آمـده عشق اینـجـا تا به فـریـاد آمدهلطف واحسانش بهامداد آمده
درجهان شد موسم روشنگری گـشـتـه مـیلاد امـامعسـگـری من گـدای سـامرایـی گـشـتهامدررهعـشقت فـدایی گـشـتهام باوجودت کـربـلایی گـشـتهامموردلـطـفخـدایی گـشـتـهام عـیـدی مـا را زیـارت دادهای اعـتـباری بـرسـیـادت دادهای باربسـتم من بهسـوی سامـرامیروم دروادی عـشق ووفا درد میخواهم به جای هردوادارم ازدل نـالـه هــمـراهنـوا خـانه آباد حـسنجـان شد دلـم رو به هر سو کرده لطفش شاملم مـرغ را بال وپـری داده خدادر سحـر چـشم تری داده خدا خاک را زیب وفری داده خداسامـرا را عـسکـری داده خدا مست جامعسکری من تاشدم یا عـلـی گـفـتم زجـایم پا شدم تهـنیت گـوئـیم بر مهـدی مدامرو به سویش کردهام باصد سلام درشب مـیـلاد دارم این پـیـاممن شدم مشهور نامش والسلام انتظارش میکشم من دم بهدم خاک پایش را به دیده مینـهم